مووی کاتیج

داستان سریال حول محور ماجراهای کازوما کیریو، قهرمان سری بازی‌های یاکوزا، می‌چرخد. کازوما کیریو یک یاکوزای سابق است که به دنبال زندگی آرام و دور از خشونت گذشته خود می‌باشد، اما به دلیل حوادث و رویدادهای غیرمنتظره، مجبور به بازگشت به دنیای یاکوزا می‌شود. او در این مسیر با دوستان و دشمنان قدیمی روبرو می‌شود و تلاش می‌کند تا عدالت را به نحوی که خودش معتقد است، برقرار کند...

در قلب منطقه گانگنام سئول، جائه‌هی دختری است که از رازهای تاریک مربوط به یک سری ناپدید شدن‌های مرموز آگاهی دارد. او که خود در سایه‌ای از ترس زندگی می‌کند، ناگهان ناپدید می‌شود و باعث می‌شود که توجه سه شخصیت اصلی به این پرونده جلب شود.

داستان سریال درباره مرد بدلکاری به نام بانی است که برای کسب درآمد به بازیگری تلاشگر به نام هانی پیشنهاد یک کار جانبی می‌دهد. این پیشنهاد باعث می‌شود که هر دوی آن‌ها درگیر دنیایی از جاسوسی، خیانت و اکشن شوند. سال‌ها بعد، با پیش‌آمدن دوباره تهدیدات گذشته و با بزرگ‌شدن فرزندشان نادیا، این زوج از هم جدا شده دوباره مجبور به همکاری و اتحاد می‌شوند تا از دخترشان محافظت کنند.

در سریال پیش از این داستان روان‌شناسی به نام الی (با بازی بیلی کریستال) را روایت می‌کند که پس از مرگ همسرش با پسری به نام نوآه روبرو می‌شود. نوآه که مشکلاتی در زندگی دارد، به نوعی به گذشته الی مرتبط است و این ارتباط معمایی و پیچیده بین آن‌ها، محور اصلی داستان را تشکیل می‌دهد.

کاترین ریونسکرافت، یک روزنامه‌نگار مستند تلویزیونی را دنبال می‌کند که کارش بر روی افشای تخلفات مؤسسات معتبر ساخته شده است.

لارا کرافت پس از جدایی از دوستانش، در پی ماجراجویی‌های خطرناک‌تر به تنهایی سفر می‌کند. اما در این میان زمانی که یک شی خطرناک و قدرتمند چینی توسط فردی مرموز از عمارت کرافت به سرقت می‌رود، لارا مجبور می‌شود به خانه بازگردد. حال تعقیب جسورانه لارا برای یافتن این وسیله ارزشمند، او را به سمت ماجراجویی در سراسر جهان و اعماق مقبره‌های فراموش شده هدایت می‌کند، جایی که لارا مجبور می‌شود با خود واقعی‌اش روبرو شده و تصمیم بگیرد که می‌خواهد چه نوع قهرمانی باشد…

این سریال داستانی درباره گروهی از افراد در مناطق دورافتاده ایالت جرجیا روایت می‌کند که باید در مقابل تهدیدی مرموز برای بقا بجنگند. «فنجان چای» از رمانی نوشته «رابرت مک‌کامن» اقتباس شده است.

«دیانا کاوالیری» با بازی «ماتیلدا دی آنجلیس» ایتالیایی یکی از مأموران مخفی سیتادل است و به تنهایی پشت خطوط دشمن گرفتار شده. وقتی بالأخره راهی برای خروج و ناپدید شدن برای همیشه پیدا می‌کند، باید به «ادو زانی» با بازی «لورنزو چروازیو»، پسر رئیس سازمان اعتماد کند.

چند سازنده پادکست تصمیم می گیرند درباره گم شدن مرموز سه غریبه در شهر سرسبز کوچکی در ایرلند تحقیق کنند؛ اما کمی که پیش می روند متوجه ماجرایی به مراتب بزرگ تر و عجیب تر از تصورشان می شوند.

پیپ فیتز-آموبی، زنی بسیار باهوش، در این مورد تردید دارد که آیا واقعاً پنج سال پیش اندی بل، دختر دبیرستانی، به دست نامزدش سال سینگ کشته شده است یا خیر. اگر مشخص شود که سال سینگ قاتل نبوده، اطرافیان تا کجا پیش خواهند رفت تا مانع شوند پیپ حقیقت را کشف کند؟